دو بار اعدام برای قاتل سنگدل و هوسران در دو راهی مشهد-طرقبه | هشدار: خواندن این خبر برای افراد زیر ۱۸ سال و بیماران قلبی توصیه نمی‌شود درخشش ۴ مدال نقره و برنز بر گردن تیم دانش‌آموزی ایران در المپیاد جهانی اقتصاد آتش‌سوزی در نخلستان‌های روستای رُمیله آبادان مهار شد (۶ مرداد ۱۴۰۴) بهره‌مندی ۶.۵ میلیون سالمند از خدمات مستمر دولتی اشعه فرابنفش خورشید در مشهد به شاخص «خطر بسیار زیاد» رسید درخواست طلاق از مردی که برای دزدی از خانه پدرزنش نقشه کشید درخواست نبش قبر برای کشف راز مرگ مرد تهرانی در ترکیه میدری: حذف یارانه یا تغییر دهک‌بندی قبل از اعمال به افراد اطلاع داده می‌شود عسلویه روی دور زلزله؛ زمین‌لرزه ششم هم ۴ریشتری بود (۶ مرداد ۱۴۰۴) شرکت شهرک‌های صنعتی خراسان رضوی پساب خروجی «زبرخان» را تعیین تکلیف کند راهکارهایی ساده برای صرفه جویی بیشتر در مصرف آب و مدیریت اقتصادی خانواده توضیحات رئیس کل دادگستری استان تهران درباره درخواست توبه «تتلو» ماده ۲۱۵ آیین نامه راهنمایی و رانندگی به عابران پیاده چه می‌گوید؟ بررسی چند راهکار برای کاهش اثرات زیست‌محیطی فاضلاب‌های شهری نظام تعلیم و تربیت کشور باید با رویکرد آینده‌نگری از چالش‌ها عبور کند تأکید دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش بر ارتقای جایگاه معلمان درخواست وزیر محیط زیست زیمباوه برای گسترش همکاری دوجانبه با ایران آیا خشم به ارث می‌رسد؟ | بررسی عوامل ژنتیکی در بروز عصبانیت آمبولانس وسیله تبلیغات نیست | با متخلفان تا حد «لغو پروانه» برخورد خواهد شد زائران اربعین زمان مواجهه با تشعشعات فرابنفش خورشید را محدود کنند هر آنچه که باید در مورد درد سیاتیک بدانید میانگین سن بازنشستگی در کشور ۵۱ تا ۵۲ سال اعلام شد جانباز جنگ ۱۲ روزه با صهیونیست‌ها در کاشان به شهادت رسید درگیری خونین در یک شرکت خصوصی مشهد قتل خانم مدیرعامل توسط شوهر خیانتکار در جلسه کاری! التماس مادر قاتل از مادر الهه حسین‌نژاد مقابل دادگاه + فیلم (۶ مرداد ۱۴۰۴) طرح ورود خودروهای مسافران خارجی به کشور اجرا می‌شود حمله گروهی گراز‌ها به مزارع کشاورزی خراسان شمالی (۶ مرداد ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

بازسازی جنایت دسته جمعی  در صدمتری | قتل به بهانه جلب

  • کد خبر: ۳۰۹۴۴۰
  • ۱۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۳
بازسازی جنایت دسته جمعی  در صدمتری | قتل به بهانه جلب
تابستان امسال در پی نزاعی که در بزرگراه صدمتری مشهد، بعد از بولوار امیرآباد، رخ داده بود، شش مرد مسلح با حمله به سرنشینان یک پراید، یکی از این افراد را به ضرب گلوله و قمه به قتل رسانده و متواری شده بودند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ تابستان امسال در پی نزاعی که در بزرگراه صدمتری، بعد از بولوار امیرآباد، رخ داده بود، شش مرد مسلح با حمله به سرنشینان یک پراید، یکی از این افراد را به ضرب گلوله و قمه به قتل رسانده و متواری شده بودند. این افراد پس از بازداشت و اعتراف به قتل «جلیل. ی»، دیروز با دستور قاضی وحید خاکشور، بازپرس جنایی، به محل جنایت منتقل شدند تا صحنه قتل را بازسازی کنند.

«علی. میم»، متولد ۱۳۷۶، متهم اصلی پرونده، درباره آنچه در روز حادثه گذشت، مدعی شد که با مقتول از قبل دعوا داشته‌اند و چندبار با هم درگیر شده بودند و این فرد دستش را شکسته و حتی ضرباتی به جمجمه اش وارد کرده که ۲۱ روز در بیمارستان بوده است.

متهم به قتل درباره علت تعقیب مقتول اعلام کرد: برادران «خ» با شکایت از جلیل، حکم جلبش را داشتند. آن روز قصد داشتیم او را بگیریم. آمارش را یکی از دوستان داده بود، اما وقتی به محل رسیدیم، او از آنجا رفته بود. بعد متوجه شدیم که با یک پراید به سمت امیرآباد رفته است. ما با یک پراید ۱۱۱ و یک پژو پارس دنبالش رفتیم و اول امیرآباد، مقابل درمانگاه حضرت ابوالفضل (ع)، با خودرو جلو پرایدش پیچیدیم. من با اسلحه وینچستر پیاده شدم و در فاصله پنج ثانیه دو گلوله شلیک کردم که یکی از گلوله‌ها به آرنج جلیل خورد. او بلافاصله دنده عقب گرفت و به سمت صدمتری فرار کرد.

مهاجمان را نشناختیم

«جمشید. ب» فردی بوده که کنار مقتول نشسته است. او درباره اتفاق‌های آن روز گفت: من سمت شاگرد نشسته بودم که دو ماشین پیچیدند جلومان. این آقا (اشاره به متهم به قتل) صورتش را بسته بود و تی شرت سفید داشت که با اسلحه پیاده شد. اولین گلوله خورد به آرنج جلیل. همین که صدای شلیک را شنیدم، احساس کردم دستم می‌سوزد و دیدم شش یا هفت ساچمه به دست راستم خورده است. پس از شلیک دوم، به جلیل گفتم بزن دنده عقب، این‌ها می‌خواهند تو را بکشند. ازش پرسیدم این‌ها که هستند؟ گفت نمی‌دانم. جلیل زد دنده عقب و با سرعت زیاد تا بولوار بصیرت رفتیم. دست جلیل خیلی خون ریزی داشت. از صدمتری رفتیم اول مهرآباد و دور زدیم.

درگیری دوباره، صد‌ها متر دورتر

پس از این صحنه، این خودرو‌ها وسط صدمتری دوباره به یکدیگر رسیدند که پژو پارس از پشت به خودرو مقتول زد و خودرو دور خودش چرخید. بعد از این صحنه، حدود شش نفر از خودرو پیاده شدند و به مقتول حمله کردند.

جمشید درباره این صحنه گفت: اینجا که ماشین ما ایستاد، جلیل از حال رفته بود. این‌ها از پشت زدند به ماشین ما و چرخیدیم. بعد علی با چند نفر دیگر پیاده شد. علی که رفت سمت راننده، من در را باز کردم. دو نفر با صورت بسته آمدند طرف من. «حسن خ» مرا شناخت و گفت جمشید، تو بیا پایین، ما با تو مشکلی نداریم. دقیقا حضور ذهن ندارم که صورت حسن بسته بود یا ماسک داشت. بعد یک نفر دیگر که صورتش بسته بود، با یک شمشیر آمد طرفم و گفت برو عقب و تهدید کرد. دستانم را گذاشتم روی سرم و سه چهار قدم رفتم و کنار گاردریل زرد ایستادم و نگاه می‌کردم.

چند نفر ریختند سرش؟

پنج شش نفری بودند، اما آنجا نشناختم.

همه شش نفری که درون خودرو بودند، ریختند روی سرش؟

یادم نیست. چون یک لحظه فرار کردم و رفتم آنجا و نگاه می‌کردم. علی سروصدا می‌کرد و فحش می‌داد.

از دور نگاه می‌کردی، نفهمیدی دستشان چی بود؟

علی قمه داشت. البته تاریک بود. علی را هم بعدا از روی تی شرت سفیدش شناختم. از سمت راننده، جلیل را‌ می‌زدند. چون تابستان بود و شیشه‌ها پایین بود و جلیل نتوانست پیاده شود.

دیگرمتهمان چه گفتند؟

■ «هادی. خ»، متولد ۱۳۷۱ که متهم به قتل را همراهی می‌کرده است، درباره این صحنه مدعی شد: من قمه داشتم که علی از من گرفت و دوید در ماشین را باز کرد. من نگاه می‌کردم. «حسین. خ» علی را گرفت و‌ می‌گفت نزن، دارد می‌میرد. چون جلیل افتاده بود. حسن هم که جلو جمشید را گرفته بود. بعد قمه را از علی گرفتم و یک ضربه با پشت قمه زدم.

■ «حسین. خ»، متولد۱۳۶۷، به عنوان یکی دیگر از افراد دخیل در این نزاع مرگ بار، بیان کرد: اولین نفر من پیاده شدم و دست خالی بودم. آمدم جلیل را بگیرم و‌ نمی‌دانستم تیر خورده است. دیدم دارد خرناس می‌کشد. بیهوش کامل بود. خون‌ها را که دیدم، ترسیدم. رفتم دورتر که علی آمد جلو و با شمشیر زد. هرچه خواستم جلوش را بگیرم، نشد و او فقط می‌زد. رضا هم یکی دو تا ضربه زد به بازویش، اما حسن هیچی نداشت و من هم نزدم.

■ «حسن. خ»، متولد ۱۳۶۹، نیز در برابر پرسش‌های مقام قضایی اعلام کرد: من هیچی نداشتم. علی آمد سمت جمشید. من نگذاشتم بزند، ولی علی زد. رضا را هم ندیدم بزند، اما وقتی نشست درون ماشین، گفت دوتا زدم توی بازویش، ولی خون نیامد که ما خندیدیم. کل ماجرا بیست تا سی ثانیه بود.

■ «رضا. ر»، متولد ۱۳۶۹، نیز در این باره گفت: از ماشین پیاده شدیم. آمدم جلو، دیدم حسین اول رفت، بعد علی بدوبدو رفت و دستش قمه بود که نفهمیدم از کجا آورده است و همان طور که فحش می‌داد، آن مرحوم را‌ می‌زد که یک صحنه جلیل آمد خودش را بکشد کنار، فکر کردم می‌خواهد چیزی بردارد. از ترس دوتا ضربه روی بازوی راستش زدم.

اسلحه را از زیر خاک بیرون کشیدم

متهم به قتل درباره صحنه جنایت بیان کرد: من قمه هادی را گرفتم. آمدم جای در، دوتا زدم روی سرش. کلا سی ثانیه طول کشید. اسلحه را سال ۱۴۰۰، ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خریدم و زیر خاک قایم کرده بودم که برداشتم و توی کیسه بود. همراهانم نمی‌دانستند اسلحه دارم. من می‌خواستم دست و پایش را بشکنم، چون دستم را شکسته بود. قصد قتل نداشتم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->